دنیای من

حال دلم یه لحظه بد شد چقدر دوست داشتم الان تنها بودم و حسابم پر پول بود و نگران فردا و فرداهایم نبودم و با خودم خلوت میکردم و میتونستم این کتاب داستانی رو که خریدم مطالعه کنم

خدا جووونم میشه تو کمکم کنی ازت خواهش میکنم یه لحظه حواست بهم باشه

دوست دارم حسابمپر پول باشه

دوست دارم استراحت زیاد کنم

دوست دارم شبها دیر بخوابم و کتاب بخونم

دوست دارم که یه اتاق داشته باشم ک توش لپ تاب بامیز کامپیوتر و یه تخت خواب با به روز ترین تشک و رو تختی باشه

گوشه اتاق یه کمد باشه که پر از لباس کیف کفش لباس راحتی لباس مجلسی و خیلی چیزهایی دیگه که الان خاطرم نیست باشه🙏😘

خیلی دوست دارم که الان تو خمون اتاق بودم و یه کم استراحت میکردم تا حالم بهتر بشه

امروز کار خیاطی حوصله مو سر برد ولی خوب جایی رسوندم فردا تموم میکنم 🤲آمین

امروز داداشم رو اعصابمه دیگه داره حالمو بد میکنه از فردا خوب شه بره سر کارش امین🤲

خدا جووونم امروز صبح خواب خواهر fرو دیدم برای دیدنم امده بود دوباره که بیدار و خوابیدم تو اشپزخونه داشتم کار میکردم که دیدم دیوار نم داره و انگاری میخواد بریزه زدم بیرون که دیوار اومد روم صدای مامان شنیدم که گفت ۵ تاشونم مردند که من نرفتم زیر اوار و همیگی در امدیم و از خواب پریدم

خدا مگه تو تو وجودم نیستی من از تو میخوام کمکم کن

کمکم کن که یهویی از اونجایی که انتظار ندارم میلیاردها میلیاردها پول به حسابم واریز بشه🤲امین .

میگی از کجا و اگه برسه چیکار میکنی

از کجا از خزانه معجزه گر خودت

باهاش خونه و ماشین و تمام وسایل خونه رو میخرم

و با بقیه میلیاردهایی که واریز میشه هر روز نیاز یکی رو بر اورده میکنم اصلا اسمم ارزو براورده کن میشه هر کی هر ارزوی مالی داشته باشه من براورده کنم

خدایا امیدوارم و ارزومندم خیلی زود این اتفاق بیفته برام

خدا میگه نمیگی ازمن بخواهید منم از تو میخوام دیگه

زندگیم ابروم و ارامش همه خواسته‌هام دست خودت

خدا جووونم دوست دارم الان معجزه میشه و به حسابم میلیاردها پول واریز میشه

خدا جووونم دوست دارم الان معجزه میشه و به حسابم میلیارده پول واریز میشه

خدا جووونم دست دارم الان معجزه میشه و به حسابم میلیارده پول واریز میشه

خدایا ازت مممنمنم الان میرم و بهترین خونه دوبلکس در بهترین نکته تبریز میخرم و دست پدر و مادرم رو میگیرم میریم اونجا

با مادرم به‌هایپر مارکت میرم و هر چی دوست داره میگم بخره خدا جووونم این حسرت تو دلم نمونه مامانم رو هر روز خوشحال تر از دیروز ببینم

خدا جوووونم دوست دارم از بابت احساسم و براورده شدن خواسته‌هام ازت ممنونم

دوست دارم😘😘😘😘😘

چند روزه نیستم 🙂

خیلی دوست دارم بنویسم ولی بعضا فرصت نمیشه پری روز رو یه کاغذی نوشتم و از خدا تشکر کردم بخاطر بودنش در کنارم

یه حس عالی داشتم و سر نماز بودم گوشی پایین مونده بود و شروع کردن رو کاغذی نوشتن

چند روزه دوباره میخوام لیست خریدهامو شروع کنم نمیشه از امروز شروع میکنم

یک میلیون تومان

هدفون بی سیم دار در حد پولم

خدایا شکرت حس خوبیه که بدونی هر روز به حسابت پول ریخته میشه

این کارم دیگه داره یواش یواش حوصله مو سر میبره بخاطر در امدش که تا کار نکنی بدست نمیاری یکی هم صاحب کارم اونروز که نسبت به دوستم درد دلش باز شد ازش فاصله میگیرم از گفتن این حرفش خوشم نیومد به من چه که نزدیکی شما در چه حد بود از اشناهام نیست تعصبشو نگه دادم و از خاله زنک بازی هم خوشم نمیاد که حرفتو نو بهش برسونم

خدایا کمکم کن خیلی ارومم شکرت خدایا خیلی شادم بخاطر رضایت دور و بری‌ها ازم شکرت شکرت شکرت

خدایا عافلگیرم کن از جایی که انتظار ندارم میلباردها میلیاردها پول به حساب بانکیم واریز بشه

خدا جوونم دوستت دارم منو ببخش الام برام معجزه مبشه😘😘😘😘😘

میدونم و درک میکنم و باور دارم که خدا هر چی بخواهیم همون رو برامون انجام میده

تو راه بودم گفتم بذار سر راه یه سر خواهرم بزنم برم خونه سختم میشه دوباره حاضر بشم

بهش زنگ زدم که تو راهم چیزی لازم داری اونم که از خداشه یه لیست خرید فوری برام پیامک کرد

دوتا نان روغنی

یه شربت برای درمان یبوست به اسم مُلین

پد شیر دهی

دستت درد نکنه

تو اتوبوس بودم یه خانم مسنی خیلی ورجه ورجه کرد که من بهش نگاه کنم سر حرف باز کنه ولی من یه کتاب خریده بودم و با ورق زدن و تماشای روی جلدش بهش محل ندادم

با چه ذوقی خریدهای خواهرمو کردم برای ادامه مسیر خواستم سوار ماشین بشم که بی خیال چند قدم راه که ،راهمو پیش گرفتم

تو راه یه دری که رو به خیابون بود خانم مسنی سرشو بیرون کرد و نگاهی بهم کرد

در حالی که رد شدم سرمو برگردوندم دیدم یه خانم پشت سر من هم نگاهش بهش افتاد سریع برگشت و ازش پرسیدم چیزی لازم داری برات بخرم بیارم با دخترم نه از نان روغنی‌ها بهش تعارف کردم با نه دخترم من گدا و گرسنه نیستم که بغض اش باز شد بهم میگند دیوانه من اسم فاطمه محمدی هستش سه تا پسر دارم که یکیشون مرحوم شده دوتا هم دختر دارم اسم شوهرم حسین که اونم مرحوم شده من سواد ندارم و یه چیزی گفت که شبیه شعر بود متن بود چون صداش میلرزید و گریه میکرد متوجه نشدم میگفت خواهرم ستاره بهم یاد داده هی تکرار میکرد دخترم مواظب مادرت باش و نذار اشک به چشمش بیاد و گریه کرد در حال گفتن این حرفها میگفت حلالم کن سرتو به درد اوردم وقت تو گرفتم بهش میگفتم خودتو ناراحت نکن اگه میخوای بیا یه سر ببرمت بیرون تنهایی خودت ناراحت نکن گریه نکن اصلا حرفهای منو نمیشنید چه اب پاک و زلالی از چشم‌هاش میومد جیگرم کباب شد باهاش در حال حرف زدن‌هاش دست دادم دستمو بوسیدگفتم حاج خانم چرا شرمنده ام میکنی تو رو خدا منو ببخش که از دستم کاری بر نمیاد ولی خودتو ناراحت نکن با خم شدن تشکر و حلالیت باهاش خدافظی کردم ولی تا رسیدن مقصد درگیر حرفهاش و قیافه معصومش مونده بودم یه خانمی‌که با من هم صحبت اون خانم شد موقعه خدافطی بهم گفت خدا خودش ببخشدش

یعنی خدا خواسته که اون تو همچین شرایطی قرار گرفته

اون لحظه از خدا خواستم که خدایا برای تمومی‌نفس ام بهت التماس نکنم‌هااااا

هر وقت دبدی از زندگی سیر شدم و باعث ازار و اذیت دور وبریهام میشم خودت به دادم برس

خدایا همونطور که غافلگیرم کردی که نخواسته تو اون شرایط قرار گرفتم غافلگیرم کن از جایی که انتظار ندارم میلیاردها میلیاردها پول به حساب بانکیم واریز بشه

آمین یا رب العالمین🙏🙏🙏🌹🌹🌹خدایا شکرت دوست دارم حتمی‌تو زندگیم معجزه میشه خیلی زود

خدا جووونم دیشب بیخواب موندم اللن سر درد دارم

یه دوش گرم برام عالی بود شکرت

خدا جووونم دیروز که ادامس جویدم امروز کلا دو دندون‌هام بد جور اذیت کزرد

خدا جووونم یه گردش مال میخوام بدون اینکه کار کنم میخوام ماهیانه بگیر باشم

بتونم انواع غذاها رو درست کنم و برای خواهر و براددشش

خدایا شکرت بخاطر اینکه تو یه موردی سوختم دردم گرفت و دارم احساس درد میکنم ولی خیلی زود خاموش شد الان جایی زخم و قرمزیش مونده امیدوارم این مرحله رو هم پشت سر بدارم فک نمیکردم دوباره از همون سوراخ گزیده بشم چرا دوباره پیگیر این قضیه شدم برای خودم هم جایی سواله

شابد به این خاطر که به قول خودم بدونم برای کی فرستاده تا حداقل از اونا خجالت بکشم و این شک و گمان تو دهنم نمونه که خدایا به کی فرستاد کی دید نظرشون الان درباره من چیه

با سوالات رگباری خودمو تخریب میکنم که من از خودم عکس نفرستادم که خجالت بکشم در مورد یه عکس نظر دادم که منم از این حالت‌ها خوشم میاد

هر چند این کارم هم خیلی اشتباه بود

خدایا ببخش استغفرالله دوستت دارم الان معجزه میشه

خدایا ببخش استغفرالله دوستت دارم الان معجزه میشه

خدایا ببخش استغفرالله دوستت دارم الان معجزه میشه

خدایا معجزه‌‌‌ای بشه از همون جا که اومد بره بره خوش باشه کاری به کار من احساس من و تهدید من نداشته باشه

برای اینکه دوباره خطا نکنم دوباره گزیده نشم انیستا رو پاک کردم😔فک نمیکردم که این پیج مو ببندم اخه تمام امیدم اونجاست اینکه شاید پیام داد

F تو جااان من بودی امروز باز فایل صوتی دیدار شمس و مولانا رو گوش میدادم

اینکه تو وقتی فهمیدی من دادم ارشد ادبیات میخونم و برای پایان نامه ام از مولانا تحقیق میکنم برای کمک به من با اون آشنا شدی و منو فراموش کردی عشق من و تو امیدوارم مثل شمس و مولانا باشه

من از دوست داشتن خودم خبر دارم امیدوارم تو مثل مولانا باشی و منو خیلی دوست داشته باشی😔آمین

خدا جووونم میشه کمک کنی کارهامو زود تموم کنم دوست ندارم اینقدر طولش بدم دوست دارم که نیمه وقت خیلی سری کارمو تموم کرده باشم

امروز اتفاق خیلی بدی برام افتاد

یه شخصی یه مدتی میشه که تو انیستا بهم پیام میداد شروع پیامکش به شبی خورد که شب قبلش بیدار بودم و این شبم باید بیدار میموندم بخاطر خواهرم که تازه زایمان کرده بود خواهرم درد داشت و بی قراری میکرد خواهر زاده ام هم باید حواسم بهش میبود که گرسنه نمونه

برای بیدار موندم از خدا خواستم یکی پیام بده و من نخوابم

میدونید که چند ماهی میشه دارم جذب کارم میکنم این اقا سر و کلش پیدا شد احساس بدی بهش داشتم

ساعت ۲ شب بود و من از الان خوابم میگرفت شروع به چت کردم باهاش

شب و حرفهای مزخرف که حالمو خراب میکرد ولی برای بیدار موندن مجبور شدم باهاش چت کنم

امرور بهم پیامک داده و اصرار دیدن و لب گرفتن داره منم مسدودش کردم با یه اکانت دیگه بهم پیام داد که آبرو مو میبره گفتم هر کاری دوست داری بکن

دیدم چت‌های اون شب اسکرین کرده و فرستاد برای یکی ازفالورام

حالم از خودم بهم خورد چقدر صاف و ساده ام

برام درس عبرتی شد که فاصله بگیرم خدا لعنت کنه همچین آدم‌هایی رو که بدبینی ایجاد میکنند و باعث فاصله و تو دار بودن ادمها میشند

من ادم رو راستی هستم و همه رو مثل خودم میبینم فکر نمیکردم توان هم صحبتی با یه جوان که خودشو اسیر کرده همچین پیش امدی برام داشت

خیلی ناراحت شدم ولی زودی به خودم اومدم و دونستم که بهترزن همراه و دوست من خداست روزهامو اونطوری باهاش صبری میکنم فایل صوتی قرار عاشقی با خدا و شبهام هم اینجا باهاش درد و دل میکنم

خدایا بازم متوجه یه چیز شدم اینکه خیلی دوسم داری اون جوان اگه خودشو رو نمیکرد چند تا باهاش پیام داشتم و بعدها ازم رو میکرد خودت عالمی

خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

خودمو با این حرفها متقاعد کردم که نه عکس از خودم دادم نه باهاش درست و حسابی صحبت کردم درست زیر همون عکس منتاژ شده که چت من بود بهش گفتم این حسم برای تو نیست بلکه برای مخاطب تصویری ذهن خودم هستش

خدایا بابت همه چی شکر خیلی دوست دارم

خدا جووونم ازت کمک میخوام که تو این قضیه همراه من و پستم باشی

شبی که خیلی خوابم میاد ولی دوست دارم بنویسم

خدایا بابت خوشی‌های دیشب سپاس سپاس همانطور که دستور داده بکدم

خدایا میدونی چی میخوام خیلی دوست دارم بدستش بیارم پس خیلی زود بهم بدش

باز دوباره دلم میره برای💏 کی قراره پس میدونم اینم خیلی زود

خدا جووونم چرا دیر شد همه چی من برنامه ام تموم کردن درسم و داشتن یه شغل اداری و عالی بود

خیلی دوست دارم خونه بزرگ داشته باشم که توش ارامش و حس خوب باشه