حس بدی بهم الهام شد وقتی تویی فیلم یه زن داداشی ،خواهر شوهرشو تحقیر کرد
گفت دنیای تو تو تاریکی هستش برای همین نتونستی ازدواج کنی و بچه دار بشی 😔
چرا وقتی یکی کم میاره از تقدیر ادمها سو استفاده میکنه اینکه میگم تقدیر من از تقدیرم نیست و از ترجیح ام هستش راسته برای خودم و تو باورهام به ثبت رسوندم
امشب چشمام پر از اشک شد و تمام کسایی که به زندگیم اومدند و رفتن هم خاطرم اومد
چه دنیای خوبی و پرازشادی و ارامشی داشتم ولی اینکه چرا یکیشو نتونستم انتخاب کنم هم جوابهای قانع کنندهای براشون داشتم ودارم
خدا من از تو میخوام و خیلی زود هم میخوام
قدش بلند باشه چشمهاش قهوهای و کشیده باشه
موهایی یکطرفه و ریش داشته باشه
پولدار باشه
کتاب خوان باشه
خانواده دوست باشه
پدر ومادر و خواهر و برادر دار و اخلاق خوبی داشته باشه اینکه جایگاه همه رو بدونه و مشکل ایجاد نکنه
اگه نسبت به رفتارش انتقاد و گله داشتم شعور تغییر داشته باشه نه اینکه لجباز و کفر درآر
خدا جونم من از تو میخوام و دوست دارم خیلی زود بیاد
خدا جووونم دوستت دارم غافلگیرم کنی از جایی که انتظار ندارم میلیارد میلیاردها پول به حسابم واریز بشه
خدا